تازههای فناوری و دانش ژئودزی؛ گزارش بازدید 5 روزه از پروژههای شمال آلمان

مقدمه
بازدید از مراکز پیشرفته و شرکتهای فعال در زمینه ژئودزی و فناوریهای مرتبط، فرصتی ارزشمند برای درک بهتر روندهای نوین علمی و کاربردهای آنها فراهم میکند.
در این گزارش، میخواهم شما را به یک سفر علمی و جذاب دعوت کنم، جایی که از بازدیدهای من در شرکتها و مراکز نوآور در زمینه ژئودزی بیشتر خواهید دانست. اگر به گسترش دانش خود در زمینههایی چون فناوریهای نوین و نقش آنها در ژئودزی و همچنین فرآیندهای پیچیدهای همچون فناوریهای سنجش از دور، سیستمهای ناوبری و کاربردهای دادههای مکانی علاقه دارید، این گزارش میتواند منبع الهامبخش و آموزندهای برای شما باشد.
روز اول، دوشنبه 7 اکتبر 2024
در روز دوشنبه ما از شرکت مهندسی Dr. Hesse und Partner Ingenieure (DHPI) بازدید کردیم؛ یک شرکت مهندسی که از سال 1920 در زمینه دادههای مکانی-جغرافیایی، ژئودزی و خدمات نقشهبرداری فعالیت دارد. این شرکت خدمات اندازهگیری دقیق گستردهای را در صنایع ساختوساز، معماری، مدیریت عمومی و کشتیسازی ارائه میدهد. حوزههای تخصصی DHPI شامل اسکن لیزری سهبعدی، پایش ساختمان، نقشهبرداری موبایلی و ساخت مدلهای هوشمند دیجیتال ساختمان (BIM) میشود. این شرکت با دفاتری در شهرهای هامبورگ، برمن و بوکستهوده، راهحلهای باکیفیتی را با استفاده از فناوریهای پیشرفته ارائه میکند.
در حال حاضر آنها خدمات خود را از طریق همکاری با شرکت Hydromapper به هیدروگرافی(آب نگاری) نیز گسترش دادهاند و قادر به نقشهبرداری و بررسی زیرآبی هستند.
برای اطلاعات بیشتر درباره نقشه برداری آبی، پیشنهاد میدهیم به مقاله هیدروگرافی (نقشه برداری دریایی یا آب نگاری) در مجله آماگ سری بزنید.
در این بازدید، دکتر کریستین هسه، وقت گرانبهای خود را صرف ارائه یک دیدگاه اجمالی از شرکت و خدمات آن به ما کردو عمدتاً بر روی جدیدترین فناوریها مانند حسگرهای فیبر نوری، حسگر سنجش فشار، و نقشهبرداری هیدروگرافی تمرکز کرد. همچنین به چالشهای عملی که در پیادهسازی و استفاده از این فناوریها وجود دارد، اشاره نمود.

در شکل 1، در سمت چپ، یک سلول بار یا به اصطلاح لودسل(load cell) به سیستم جمعآوری دادهها متصل است که سیگنالهای آنالوگ دریافتی از فشارسنج یا سلول بار را به دادههای دیجیتال تبدیل میکند که میتوان آنها را از طریق نرمافزار تحلیل کرد. کامپیوتری که به این سیستم متصل است، نرمافزار را اجرا میکند تا دادهها را ثبت و تحلیل کند.
بحث ادامه پیدا کرد و به بررسی سنسورهای فیبر نوری پرداخته شد که برای نظارت بر تغییر شکلی که در طول فیبر نوری ایجاد میشود استفاده میشوند. هنگامی که این تغییر شکل یا به اصطلاح کرنش اعمال میشود، خواص نوری منتقلشده از طریق فیبر تغییر میکند، مانند فاز، شدت یا طول موج. این تکنولوژی به طور گستردهای در نظارت بر سلامت سازهها مانند پلها، ساختمانها و خطوط لوله به دلیل حساسیت بالا، قابلیت حسگری از مسافتهای طولانی و مصونیت از تداخل الکترومغناطیسی استفاده میشود.
هزینه هر فیبر نوری حدود 300 یورو است، اما هزینه نصب کلی پایین است و نیروی کار ماهر برای نصب ضروری نیست. هر فیبر نوری شماره سریال دارد که دو رقم آخر آن فرکانس را تعریف میکند. دادهها به کمک نرمافزار MATLAB بلافاصله نمایش بصری پیدا می کنند.
در آخر، جلسه با اشاره به فرصتهای شغلی برای دانشجویان، کارآموزیها، موضوعات پایاننامه کارشناسی ارشد و فرصتهای شغلی برای فارغالتحصیلان پایان یافت. این فرصتها به دانشجویان این امکان را میدهد که تجربه عملی در صنعت ژئودزی کسب کنند و پس از فارغالتحصیلی به راحتی وارد بازار کار شوند، به اتمام رسید.
روز دوم، سهشنبه 8 اکتبر 2024

در روز سهشنبه، از محل ساخت اولین پل برجدار لوونزائو بازدید کردیم، که به دلیل قدمت و فرسودگی قرار بود تعویض شود. از طریق یک ارائه کوتاه و همچنین تور بازدید از محل ساخت و ساز، به عمق برنامهریزی وسیع و پیچیدگیهای موجود در چنین پروژهای پی بردیم. همچنین مسائل مختلفی که در طول ساخت و سازها با آنها روبهرو شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. این بازدید نشان داد که هر پروژهای در مقیاس بزرگ نیاز به دقت و هماهنگی بسیاری دارد تا مشکلات و چالشها به درستی مدیریت شوند.
اولین چالش این پروژه موقعیت مکانی آن بود، زیرا این پل بر روی کانال نورد-اوستزی (Nord-Ostsee-Kanal) قرار داشت. این کانال یکی از شلوغترین کانالهای دنیا است که روزانه بیش از 70 کشتی از آن عبور میکنند و سالانه حدود 82.3 میلیون تن کالا را حمل میکند. با توجه به اهمیت بالای این کانال، حفظ شرایط آن و همچنین جلوگیری از مختل شدن ترافیک عبوری از این مکان بسیار ضروری است. به همین دلیل، برنامهریزی دقیق و مرحلهبندی در طول ساخت پروژه اهمیت زیادی دارد، چرا که تنها 48 ساعت برای بستن کانال و نصب بخشهای اصلی پل مجاز بودند.
این محدودیت زمانی ایجاب میکند که مراحل مختلف پروژه به طور دقیقی هماهنگ و اجرا شوند. و همچنین فشار زیادی به پیشپردازش قطعات وارد میکند تا بتوان آنها را در زمان نصب به راحتی و سریعتر جایگذاری کرد.
این مسئله همچنین نیازمند هماهنگی دقیق است تا خطرات و مشکلات احتمالی در طول مدت زمان محدود کاهش یابد. این زمان حساسیت بیشتر با اختلالات ایجاد شده برای خودروها، دوچرخهسواران، پیادهروها و به ویژه ترافیک قطار در طول فرآیند ساخت، که برای این آخرین مورد نیز تنها یک بازه زمانی محدود مجاز است، برجسته میشود. این محدودیتها موجب افزایش سرعت پروژه و آزمایش قابلیتهای برنامهریزی میشود، زیرا باید برای پیادهروها و دوچرخهسواران مسیرهای جایگزین فراهم شود تا بتوانند در این مدت از کانال نورد-اوستزی عبور کنند.
دومین چالش مربوط به نظارت بر پروژه است. به دلیل سن بالا و وزن پل و همچنین تأثیرات ناشی از تغییرات در کانال نورد-اوستزی (NOK) که قرار است برای عبور کشتیهای بیشتر گسترش یابد، پایداری ساختاری زمین زیر پل به بخش حیاتی در ساخت و ساز تبدیل میشود. این پایداری باید به طور مداوم نظارت شود و دادهها به موقع پردازش و تحلیل شوند تا در صورت بروز ناپایداری یا خوردگی، واکنش سریعی انجام گیرد. برای این منظور، شیب زیر پل، ساحل و چندین نقطه از پایه پل علامتگذاری شدهاند که به طور خودکار توسط ایستگاه توتال از طرف دیگر کانال در فواصل زمانی معین اندازهگیری میشوند و به طور منظم توسط نقشهبرداران تحلیل میشوند.
آخرین چالش بزرگ که مورد توجه قرار گرفت، حفظ پایه جنوبی پل بود، زیرا بیش از ۵۰۰۰ خفاش از آن به عنوان پناهگاه زمستانی استفاده میکنند. به همین دلیل، پایه پل قرار است در ساختار جدید پل گنجانده شود، که نیازمند برنامهریزی دقیق برای تضمین نظارت مداوم و همچنین در نظر گرفتن اقدامات ساخت و ساز بهگونهای است که تأثیری بر پایداری سازه نگذارد. این برنامهریزی شامل توجه ویژه به محیط زیست و حیوانات موجود در منطقه میشود تا روند ساخت و ساز به هیچوجه به این اکوسیستم آسیب نرساند.
روز سوم، چهارشنبه 9 اکتبر 2024
بازدید از بزرگترین سازمان دولتی دریایی آلمان(BSH)

در روز سوم از گشت و گذارمان در هامبورگ، اولین توقف ما در BSH بود که مخفف (Bundesamt für Seeschifffahrt und Hydrographie) است(اداره دریایی و هیدروگرافی فدرال آلمان).
BSH بزرگترین سازمان دولتی دریایی آلمان است که دو دفتر دارد. دفتر اصلی آن در هامبورگ واقع شده است، جایی که ما از آن بازدید کردیم، و دفتر دیگر در روستوک قرار دارد.
ما در درب ورودی با استقبال میزبانان خود مواجه شدیم و به یک اتاق جلسه هدایت شدیم، جایی که تاریخچه BSH برای ما ارائه شد. این سازمان نقش حیاتی در حفاظت و بهرهبرداری پایدار از محیط دریایی آلمان ایفا میکند. BSH در طیف وسیعی از فعالیتها از جمله پیشبینی سطح آب، شناسایی کشتیهای غرقشده و نظارت بر محیط زیست دریایی مشارکت دارد. مأموریت این سازمان “حفاظت و بهرهبرداری از دریاها – برای آیندهای زیستپذیر” است و در این راستا اقداماتی برای حفاظت همهجانبه از دریاها و اعمال شیوههای پایدار انجام میدهد. BSH با استفاده از پنج کشتی چندمنظوره، به انجام تحقیقات دریایی، جستجوی کشتیهای غرقشده، تست دستگاههای ناوبری و تحقیقات اقیانوسشناسی میپردازد.
تخصص این سازمان در علوم دریایی شامل ارزیابیهای علمی، مشاوره سیاستگذاری و آگاهیرسانی عمومی است. همچنین پیشبینیها و تحلیلهایی همچون نقشههای یخی و پیشبینی طوفانها را تولید میکند تا ایمنی عمومی را ارتقاء داده و از محیط دریایی حفاظت کند. پایگاه داده غنی این سازمان که توسط “Maritime Datenzentrum” (MDZ) مدیریت میشود، انواع دادههای دریایی را در خود دارد که از طریق وبسایت آن قابل دسترسی است. این دادهها شامل تحلیلهای سری های زمانی، نمودارها و دیگر ابزارهای تحلیل داده است که به صورت رایگان برای همه کاربران ارائه میشود.
پس از اولین ارائهها، به بخشی جدید معرفی شدیم که به پیشبینی سطح آب در مناطق دریایی آلمان اختصاص داشت. تیم آنها تمامی دادههای مرتبط که توسط ایستگاههای سنجش جزر و مد و حسگرهای دیگر از سواحل آلمان و کشورهای همسایه جمعآوری شده بود را بررسی میکردند تا رفتار دریا را نظارت کرده و سطح متوسط دریا را برای روزهای آینده پیشبینی کنند. این اطلاعات برای کشتیها بسیار حیاتی است. در صورت بالا آمدن خطرناک سطح دریا، آنها هشدارهای طوفان جزر و مد را ارسال میکنند تا از بروز هرگونه حادثه جلوگیری کنند.
در نهایت، از اتاق شبیهسازی بازدید کردیم که در آن فناوریهای ناوبری بهطور مجازی توسعه و آزمایش میشدند. این امکان به توسعهدهندگان میدهد تا قبل از استفاده تجاری و بهکارگیری آنها در دنیای واقعی، اطمینان حاصل کنند که همه چیز به درستی کار میکند و قابل اعتماد است.
بازدید از BSH تجربهای بینظیر بود که در آن فرصت داشتیم تا جنبههای مختلفی از فرآیندهای دریایی را بشناسیم، از جمله نقشهبرداری هیدروگرافی و نقشهبرداری دریایی تا نظارت اقیانوسی و حفاظت از محیطزیست دریایی. این بازدید به ما دیدگاههای مهمی ارائه داد که چگونه این عملکردهای حیاتی به ایمنی ناوبری، مدیریت پایدار اقیانوسها و همکاریهای بینالمللی دریایی کمک میکنند.
بازدید از شتابدهنده الکترونی آلمان (DESY)

در چهارمین روز از گشتوگذار خود، از شتابدهنده الکترونی آلمان (DESY) در هامبورگ بازدید کردیم، که یکی از مراکز پیشرو تحقیقاتی در جهان است. تحقیقات پیشرفته DESY بر درک جنبههای بنیادی فیزیک ذرات متمرکز است، به ویژه از طریق جستجو برای ذره مرموزی به نام “آکسیون” و ارتباط بالقوه آن با ماده تاریک.
بررسی آکسیونها و ماده تاریک
در DESY، ما با اهمیت مطالعه آکسیونها آشنا شدیم — ذرات نظری که میتوانند کلید درک ماده تاریک، یکی از بزرگترین معماهای فیزیک مدرن، باشند. رویکرد DESY استفاده از نور و میدانهای الکترومغناطیسی برای شناسایی آکسیونها است، با هدف کشف بینشهای جدید در مورد ترکیب کیهان. این جستجو بخشی از تلاش گستردهتری برای کاوش در ماده تاریک است که بخش عمدهای از جرم کیهان را تشکیل میدهد اما هنوز نامرئی و بهخوبی درک نشده است.
تکنولوژی شتابدهنده و مغناطیس
یکی از جنبههای مهم زیرساختهای DESY، شتابدهنده 6 کیلومتری زیرزمینی است که برای شتاب دادن ذرات تا سرعتهای نزدیک به سرعت نور طراحی شده است. این سیستم قدرتمند در عمق زمین عمل میکند و دقت در همراستایی و عملیات اجزای آن به عنوان اولویت اصلی در نظر گرفته میشود. ما در این بازدید با یک تکنیک نوآورانه آشنا شدیم که برای خنکسازی لولهها و الکترومغناطیسهای قدیمی استفاده میشود، به طوری که این مغناطیسها قادر به رسیدن به حداکثر ظرفیت خود میشوند و عمر مفید آنها نیز طولانیتر میشود.
دقت و تکنیکهای نقشهبرداری
یکی از نکات برجسته بازدید ما، درک نقش ژئودزی در عملیات DESY بود. تکنیکهای ژئودزی، بهویژه آنهایی که به نقشهبرداری مربوط میشوند، برای نصب و سازماندهی دقیق سنسورها و اجزای نظارتکننده بر شتابدهنده بسیار حیاتی هستند. دقت مورد نیاز—حتی تا یک میلیمتر—قابل توجه بود، به طوری که چرخش اجزاء بیشتر از موقعیتیابی مطلق اهمیت داشت. این وظیفه شامل انتقال مختصات از سیستمهای ژئودتیک (WGS84) به مختصات نجومی است، چرا که هدف آنها بهطور خاص شناسایی آکسیونها از مرکز خورشید است.

همکاری و نوآوری
همکاری DESY با CERN در پروژه شتابدهنده هادرونی بزرگ (LHC) همچنین بر اهمیت همکاری بینالمللی در پیشبرد تحقیقات علمی تاکید کرد. در حال حاضر، ۲۴ مگنت قدیمی هنوز در شتابدهنده مورد استفاده قرار میگیرند و تلاشهایی برای بهبود کارایی و عملکرد آنها ادامه دارد. علاوه بر این، DESY در حال توسعه روشهای جدیدی برای جذب آکسیونهای خورشیدی است، با هدف درک دمای خورشید و بهبود سیستمهای کالیبراسیون ذاتی آنها. فتوگرامتری برای کمک به فرآیند نقشهبرداری، بهویژه برای کارهای زیرزمینی در عمق بیش از ۳۰ متر از سطح، استفاده خواهد شد.
کاربردها فراتر از علوم بنیادی
در حالی که DESY عمدتاً به علوم بنیادی اختصاص دارد، برخی از تحقیقات آن کاربردهای عملی در دنیای واقعی دارند. به عنوان مثال، تکنولوژیها و سنسورهایی که در این پروژه توسعه یافتهاند میتوانند در صنایعی مانند تولید سیلیکون و مخابرات استفاده شوند. به طور خاص، امکان استفاده از ارتباط مبتنی بر آکسیون از فضا به زمین، نمونهای شگفتانگیز از چگونگی برآورده کردن نیازهای بازار از طریق تحقیقات بنیادی است.
روز چهارم، پنجشنبه 10 اکتبر 2024

بازدید ما از شرکت OHB، نگاهی عمیق به تحولی که این شرکت از یک کسبوکار کوچک تعمیر هیدرولیک به یک پیشتاز جهانی در صنعت هوافضا با ۳۳۰۰ کارمند بود.
این شرکت از زمان راهاندازی اولین پروژه فضایی خود در سال ۱۹۸۵ و ارسال اولین ماهوارهاش، SAR-Lupe، در سال ۲۰۰۱، به یک شرکت یکپارچهکننده سیستمها برای ماموریتهای فضایی بزرگ تبدیل شده است. OHB در سه بخش فعالیت میکند: سیستمهای فضایی که ماهوارهها را طراحی و میسازد؛ بخش هوافضا که بر فناوری موشک و مخازن سوخت تمرکز دارد؛ و بخش دیجیتال که عملیات ماهوارهها و راهکارهای دیجیتال را مدیریت میکند.
در شهر برمن، OHB در حال کار بر روی چندین پروژه کلیدی است، از جمله سیستم ناوبری گالیله، ماهواره ارتباطی هاینریش هرترز، ماهواره هواشناسی MTG، و CO2M که بخشی از برنامه کوپرنیکوس برای نظارت بر CO₂ است. این ابتکارات نقش محوری OHB در پیشبرد فناوری فضایی و تحقیقات مبتنی بر ماهواره را نشان میدهند.
یک ارائه مفصل درباره پروژه گالیله، بینشهایی در مورد فرآیند تولید ماهوارهها ارائه داد. هر ماهواره، که تقریباً به اندازه یک ماشین جمع و جور است، حدود 40 میلیون یورو هزینه دارد و به طور کامل توسط OHB مونتاژ میشود. ماهوارههای گالیله با داشتن آنتنهای ناوبری و قابلیتهای جستجو و نجات، به نجات شش زندگی در سراسر جهان در هر روز کمک میکنند.
سازماندهی فرآیند تولید OHB به گونهای است که امکان مونتاژ همزمان تا شش ماهواره وجود دارد که هرکدام 12 ماه برای ساخت زمان میبرد و پس از آن شش هفته تستهای محیطی انجام میشود. این گردش کار منظم به OHB اجازه میدهد که هر سه ماه دو ماهواره را تکمیل کرده و برای پرتاب آماده کنند. این ماهوارهها میتوانند با موشکهایی مانند Soyuz، Ariane 5 و 6، و Falcon 9 پرتاب شوند.
همچنین اگر علاقه مند به مطالعه بیشتر در زمینه ماهواره ها هستید، ما به شما مطالعه مقاله “ماهواره چیست؟” در مجله آماگ را پیشنهاد میدهیم.
OHB Digital Connect در مورد کاربردهای دادههای ماهوارهای در محیطهای شهری بحث کرد و پروژهای را در زمینه نظارت بر پوشش سطح زمین در برمن ارائه داد. تیم از مدل UNet برای طبقهبندی پوشش زمین بر اساس تصاویر هوایی استفاده میکند و به چالشهایی مانند عدم تعادل برچسبها از طریق افزایش دادهها پرداخته و هدف آنها توسعه الگوریتمهای انعطافپذیر برای مجموعههای داده متنوع است.
تیم منابع انسانی گزینههای شغلی در OHB را معرفی کرد که شامل دورههای کارآموزی، پروژههای پایاننامه و مشاغل دانشجویی بود و نکات مربوط به نحوه درخواست نیز مطرح شد. این معرفی OHB را به عنوان یک کارفرمای حامی برای دانشجویان و حرفهایهای جوان معرفی کرد.
بازدید ما با مراجعه به سالنهای یکپارچهسازی OHB خاتمه یافت، جایی که اتاقهای تمیز بزرگی برای مونتاژ ماهوارهها اختصاص داده شده است. ما دو ماهواره CO2M که در حال تکمیل بودند را مشاهده کردیم؛ این ماهوارهها برای نظارت بر گازهای گلخانهای مانند CO₂ و CH₄ طراحی شدهاند و قرار است در سال 2026 به فضا پرتاب شوند. همچنین مدل ساختاری ماهواره PLATO را دیدیم، که یک پروتوتایپ است که تطابق اجزا را برای مأموریتهای کشف سیارات فراخورشیدی از نقطه L2 بررسی میکند. علاوه بر این، ماهواره Sparrow را نیز مشاهده کردیم که در مراحل اولیه مونتاژ قرار دارد و برای محافظت از فرکانس طراحی شده است تا مدار و فرکانس ماهوارههای آینده را حفظ کند.
این گشت و گذار نگاه بینظیری به فرآیندهای فنی OHB، تولید پیشرفته ماهوارهها و پروژههای فعلی آن ارائه داد و نقش حیاتی این شرکت در پیشرفت فناوری فضایی را برجسته کرد.
روز پنجم، شنبه 12 اکتبر 2024

در آخرین روز از گشت و گذار خود، به یک موسسه تحقیقاتی معروف به نام ZARM (مرکز فناوری فضایی کاربردی و میکروگرانش) واقع در دانشگاه برمن آلمان مراجعه کردیم. ZARM یک مرکز تحقیقاتی بینالمللی شناختهشده است که بهویژه بهخاطر تخصص میانرشتهای خود در مکانیک سیالات، اکتشافات فضایی و آزمایشهای میکروگرانش شناخته میشود.
این بازدید شامل سه بخش اصلی بود: یک ارائه مقدماتی، یک تور از برج سقوط (Drop Tower)، و آخرین ارائه که بر جنبههای نظری متمرکز بود.
ابتدا ما را به یک اتاق کنفرانس بردند که در آن اولین ارائه برگزار شد. در این ارائه ابتدا تاریخچه ZARM، حوزههای فعالیت آن و اهداف و مقاصد آنها معرفی شد. ZARM که در سال 1985 تأسیس شد، بر علم و فناوری فضایی تمرکز دارد و تأکید ویژهای بر تحقیقات میکروگرانش دارد.
یکی از مهمترین امکانات این مرکز، برج سقوط برمن است که در سال 1989 ساخته شد و ابزاری منحصر به فرد و بسیار تخصصی برای انجام آزمایشها در شرایط میکروگرانش است.برج سقوط برمن که 146 متر ارتفاع دارد، به دانشمندان این امکان را میدهد تا آزمایشهایی در شرایط نزدیک به بیوزنی انجام دهند با رها کردن محمولهها از بالای برج. در داخل برج، پژوهشگران میتوانند شرایط میکروگرانش را برای مدت زمانی تا 4.74 ثانیه در حین سقوط آزاد بدست آورند، یا تا 9.3 ثانیه با استفاده از سیستم منجنیق اختیاری که کپسول را قبل از سقوط دوباره به سمت بالا پرتاب میکند.
اهمیت این تأسیسات زمانی به وضوح مشخص شد که متوجه شدیم شرایط مشابه میکروگرانش در زمین تنها در چند سناریو قابل دستیابی است، مانند پروازهای پارابولیک یا موشکهایی که محمولههای آزمایشی را برای مدت کوتاهی به فضا میبرند. بنابراین، برج سقوط یک دارایی حیاتی برای آمادهسازی آزمایشهایی است که بعداً در فضا انجام خواهند شد و همچنین به عنوان پلتفرمی برای آزمایش مفاهیم علمی در شرایط مشابه فضا، بدون نیاز به ترک زمین عمل میکند. این ارائه با یک تور سریع از امکانات، از جمله برج سقوط، به پایان رسید.
تنظیمات آزمایشگاهی

چینش اجزای آزمایشی داخل محفظه

واحد تست پیکربندی شده برای تحلیل بار به صورت فوری

تور ما از اتاق کنترل آغاز شد، جایی که دانشمندان و مهندسان با دقت و توجه ویژه به ایمنی و دقت، هر آزمایش میکروگرانش را نظارت و هماهنگ میکنند. آنها جنبههای فنی مربوط به انجام این آزمایشها را توضیح دادند و مروری بر انواع پروژههای تحقیقاتی که به قابلیتهای منحصر به فرد برج افت سقوط وابسته هستند، به ما ارائه کردند.
پس از آن، وارد برج افت سقوط شدیم، جایی که ما را با مکانیزمهایی که انجام آزمایشهای میکروگرانش را ممکن میسازند، آشنا کردند. آنها طراحی کپسولها، سیستمهای سقوط و بازیابی، و ویژگیهای ایمنی مختلفی که امکان انجام و بازیابی آزمایشها را بهطور روان فراهم میکنند، توضیح دادند. ما همچنین این فرصت را داشتیم که مدلهای کپسول را ببینیم که به ما درک ملموسی از پیچیدگیهای مهندسی موجود داد.
در آخرین بخش ارائه، سخنران بعدی حوزههای اصلی فیزیک مرتبط با مطالعه ما را معرفی کرد و به تحقیقاتی که در حال حاضر در جریان است و فرصتهای بیشتری برای مشارکت در آنها وجود دارد، اشاره نمود. این حوزهها شامل روشهای بنیادی هستند که برای کاربردهای ژئودزی فیزیکی و محاسبات مدار ماهوارهای حیاتی میباشند، جایی که پیشرفت در این روشها از اهمیت عملی قابل توجهی برخوردار است.
نتیجه گیری
این بازدیدها اهمیت همکاری میان علوم پایه و فناوریهای پیشرفته و همینطور حل چالش ها در زمینه ژئودزی را بهوضوح نشان میدهد. ما به درکی عمیقتر از ارزش این تحقیقات دست یافتیم که نقشی کلیدی در توسعه روشهای نوآورانه و افزایش دقت در سنجش و تحلیل دادههای مکانی و ژئودزی دارد. ادامه این پژوهشها و بهرهبرداری مؤثر از یافتههای علمی میتواند تحولات بزرگی را در حوزههای مختلف ژئودزی و کاربردهای مرتبط به همراه داشته باشد.