سفر به بیگ بنگ: خلاصه کتاب 3 دقیقه نخستین

در این مقاله قصد داریم به معرفی و ارائه خلاصه ای از یکی از برجستهترین کتابهای علمی در حوزه کیهانشناسی بپردازیم: “سه دقیقه نخستین” یا به انگلیسی “The First Three Minutes”، نوشته استیون واینبرگ.
این کتاب که به بررسی لحظات ابتدایی پس از بیگ بنگ و شکلگیری جهان میپردازد، از جمله آثاری است که نویسنده در آن توانسته است به زبان ساده و قابلفهم، مفاهیم پیچیدهای مانند تابش زمینه کیهانی، فرآیندهای نوکلئوسنتز و بیگ بنگ را برای خوانندگان توضیح دهد. به طوری که این کتاب به عنوان یک منبع معتبر و الهامبخش در زمینه کیهانشناسی، برای دانشجویان، پژوهشگران و هر کسی که به دنبال درک عمیقتری از جهان و تاریخ آن است، یک خواندنی ضروری و جذاب به شمار میآید.
در ادامه، به مرور کامل هر یک از فصلهای کتاب خواهیم پرداخت و به جنبههای علمی نظریههای مهمی که در این کتاب مطرح شدهاند و حتی تأثیرات فلسفی آنها، میپردازیم.
اگر علاقهمند به شناخت بیشتر درباره بیگ بنگ(مه بانگ) و وقایع بعد از آن هستید، این مقاله به شما کمک میکند تا کتاب سه دقیقه نخستین را از زوایای مختلف بررسی کنید. همچنین برای اطلاعات بیشتر درباره بیگ بنگ میتوانید مقاله ما درباره نظریه بیگ بنگ را مطالعه کنید.
فصل ۱ کتاب سه دقیقه نخستین: گلوله آتشین اولیه (The Primeval Fireball)
در فصل اول کتاب “The First Three Minutes” با عنوان “گلوله آتشین اولیه” (The Primeval Fireball)، استیون واینبرگ به معرفی مرحله آغازین جهان میپردازد که در نظریه بیگ بنگ به آن اشاره شده است. این فصل یکی از مهمترین بخشهای کتاب سه دقیقه اول است زیرا زمینهساز فهم بهتر از چگونگی شروع جهان و مراحل اولیه آن است و به خواننده کمک میکند تا اصول اولیه نظریه بیگ بنگ را درک کند.
منظور از گلوله آتشین اولیه چیست؟
واینبرگ در ابتدا توضیح میدهد که جهان در لحظات ابتدایی بسیار داغ و متراکم بوده است، به طوری که تمام انرژی و ماده در یک نقطه کوچک و پرانرژی متمرکز بودند. این حالت بسیار شبیه به یک “گلوله آتشین” (Fireball) بوده است که بهتدریج و با انبساط سریع، سردتر و بزرگتر شده است.
تابش زمینه کیهانی (CMB)
یکی از نقاط کلیدی که واینبرگ در این فصل به آن اشاره میکند، تابش زمینه کیهانی (CMB) است. او توضیح میدهد که این تابش، باقیماندهای از نور نخستین کیهان است که به ما امکان میدهد تا به گذشته بسیار دور و لحظات اولیه پس از بیگ بنگ نگاهی بیندازیم. این تابش به عنوان یکی از شواهد قوی نظریه بیگ بنگ مطرح میشود و نشان میدهد که جهان در ابتدا بسیار گرم بوده و سپس به تدریج سرد شده است.
انبساط جهان
واینبرگ به چگونگی انبساط جهان در آن زمان هم اشاره میکند و توضیح میدهد که این انبساط چگونه باعث کاهش دما و چگالی جهان شد. با گسترش جهان، انرژی به تدریج پراکنده شد و شرایط برای تشکیل ذرات بنیادی و بعدها عناصر شیمیایی فراهم آمد.
وضعیت ماده و انرژی در لحظات اولیه بیگ بنگ
در این بخش، نویسنده به وضعیت ماده و انرژی در لحظات ابتدایی کیهان میپردازد. او توضیح میدهد که در آن زمان، دما و چگالی به حدی بالا بود که ماده به صورت پلاسما (حالت چهارم ماده که در آن الکترونها از هستههای اتمی جدا میشوند) وجود داشت. در این شرایط، نیروهای هستهای قوی و نیروهای الکترومغناطیسی نقشی اساسی در رفتار ماده ایفا میکردند.
گذار از دوران گلوله آتشین
در ادامه کتاب می خوانیم که چگونه جهان از یک گلوله آتشین اولیه به سمت جهان امروزی قدم برداشته. این تغییرات با کاهش دما و چگالی و با تشکیل اولین اتمها همراه بود. وقتی که جهان به اندازه کافی سرد شد، پروتونها و الکترونها با هم ترکیب شدند تا اولین اتمهای هیدروژن را تشکیل دهند، که این رویداد به نام “دوره بازترکیب” (Recombination) شناخته میشود.
فصل ۲: انبساط جهان (The Expansion of the Universe)
قانون هابل
این فصل با توضیح قانون هابل آغاز میشود. این قانون بیان میکند که سرعت دور شدن کهکشانها از یکدیگر متناسب با فاصلهی آنهاست. به عبارت دیگر، هرچه یک کهکشان از ما دورتر باشد، با سرعت بیشتری از ما دور میشود. این مشاهده توسط ادوین هابل در دهه ۱۹۲۰ میلادی انجام شد و یکی از نخستین شواهد تجربی برای انبساط جهان بود. قانون هابل به رابطه زیر اشاره دارد:
v=H0×dv = H_0 \times dv=H0×d
که در آن v سرعت دور شدن کهکشان، d فاصله کهکشان از ما و H_0 ثابت هابل است.
انبساط فضا
واینبرگ توضیح میدهد که انبساط جهان به معنای انبساط فضا-زمان است، نه اینکه کهکشانها در فضای ثابت حرکت کنند. در واقع، خود فضا در حال گسترش است و این باعث میشود که فاصله بین کهکشانها افزایش یابد. این مفهوم از انبساط فضا-زمان توسط نظریه نسبیت عام اینشتین پشتیبانی میشود. در اینجا، فضا را میتوان به عنوان یک بالون در نظر گرفت که با باد کردن آن، نقاط روی سطح آن از هم دورتر میشوند.
اثرات انبساط بر نور
یکی از پیامدهای مهم انبساط جهان، انتقال به سرخ کیهانی (cosmological redshift) است. هنگامی که جهان منبسط میشود، امواج نوری که از کهکشانهای دور به ما میرسند نیز کشیده میشوند. این کشش باعث افزایش طول موج نور میشود که به آن انتقال به سرخ میگویند. هرچه کهکشانی دورتر باشد، به دلیل انبساط بیشتر فضا بین آن کهکشان و ما، طول موج نور آن بیشتر کشیده میشود و به سمت بخش سرختر طیف نور جابجا میشود.
مدلهای کیهانی
در ادامه، واینبرگ به معرفی مدلهای مختلف کیهانی میپردازد که هر یک توضیحی برای چگونگی انبساط جهان ارائه میدهند. او به مدلهای بسته، باز و تخت اشاره میکند که هر کدام بر اساس میزان چگالی ماده در کیهان و انحنای فضا-زمان پیشنهاد شدهاند. در مدل بسته، جهان پس از یک دوره انبساط، دوباره جمع میشود، در مدل باز، انبساط به طور نامحدود ادامه مییابد، و در مدل تخت، انبساط به آرامی کاهش مییابد و در نهایت به توقف میرسد.
آیندهی انبساط
در پایان این فصل، درباره آینده انبساط جهان می خوانیم. اینکه سرنوشت نهایی جهان بستگی به مقدار انرژی تاریک(!) و چگالی ماده در کیهان دارد. اگر انرژی تاریک غالب باشد، انبساط جهان به طور نامحدود ادامه خواهد یافت. اگر چگالی ماده بیشتر باشد، ممکن است انبساط متوقف شود و جهان دوباره شروع به جمع شدن کند.
فصل ۳: سه دقیقه نخست (The First Three Minutes)
در این فصل، واینبرگ به تفصیل به اتفاقات سه دقیقهی اولیه پس از بیگ بنگ میپردازد:
پیشزمینه: کیهان در لحظه صفر (بیگ بنگ)
در لحظه صفر، یعنی زمانی که بیگ بنگ رخ داد، کیهان در وضعیت بسیار داغ و متراکم قرار داشت. دما به قدری بالا بود که هیچ نوع مادهی معمولی نمیتوانست وجود داشته باشد. در این شرایط، تنها ذرات بنیادی مانند کوارکها، لپتونها، و گلوئونها (که حاملان نیروی قوی هستهای هستند) حضور داشتند. همچنین، نیروی الکترومغناطیسی و نیروی هستهای ضعیف به عنوان یک نیروی واحد وجود داشتند.
ثانیههای ابتدایی: 10^(-43) تا 1 ثانیه
در اولین لحظات، پس از گذشت حدود 10^(-43) تا 1 ثانیه (که به زمان پلانک معروف است)، نیروهای طبیعت شروع به جدا شدن کردند. این جدایی به کاهش دما و انرژی منجر شد و شرایط برای تشکیل ذرات اولیه فراهم شد. در این زمان، کوارکها و گلوئونها به تشکیل پروتونها و نوترونها پرداختند. این فرآیندها تحت تأثیر نیروهای قوی هستهای انجام شدند.
1 ثانیه تا 100 ثانیه: شکلگیری هستههای سبک
با گذشت حدود 1 ثانیه از بیگ بنگ، دما به حدود 10 میلیارد درجه کلوین(دمای بسیار بالا) کاهش یافت. در این مرحله، پروتونها و نوترونها با یکدیگر ترکیب شده و هستههای هیدروژن (یک پروتون) و هلیوم (دو پروتون و دو نوترون) را تشکیل دادند. این فرآیند به نام نوکلئوسنتز اولیه شناخته میشود و نقش بسیار مهمی در تعیین ترکیب شیمیایی کیهان دارد.
در این مرحله، نسبت پروتونها به نوترونها نقش حیاتی در تعیین میزان هیدروژن و هلیوم تشکیلشده ایفا کرد. نسبت پروتون به نوترون تقریباً 7 به 1 بود که به تولید حدود 75% هیدروژن و 25% هلیوم منجر شد. این نسبت به عنوان یکی از پیشبینیهای مهم نظریه بیگ بنگ شناخته میشود و با مشاهدات نجومی از ترکیب شیمیایی کهکشانها و ستارگان سازگاری دارد.

آغاز فرآیند سرد شدن کیهان
با گذشت زمان و گسترش کیهان، دما به تدریج کاهش یافت و شرایط برای تشکیل اتمها و مولکولها فراهم شد. اما در سه دقیقه نخست، کیهان هنوز به قدری داغ بود که الکترونها نمیتوانستند با هستهها ترکیب شده و اتمها را تشکیل دهند. بنابراین، کیهان در این مرحله همچنان به صورت یک پلاسما (مخلوطی از ذرات باردار) باقی ماند.
پایان سه دقیقهی نخست: ورود به عصر جدید کیهان
پس از گذشت سه دقیقه، کیهان وارد دورهای شد که دما به حدی کاهش یافت که فرآیندهای نوکلئوسنتز متوقف شدند. در این زمان، هستههای سبک تشکیلشده باقی ماندند و کیهان به تدریج شروع به سرد شدن بیشتر کرد. از این نقطه به بعد، فرآیندهای پیچیدهتر شکلگیری کهکشانها، ستارگان و سیارات آغاز شدند که در فصلهای بعدی کتاب به آنها پرداخته میشود.
فصل ۴: انحرافی تاریخی (A Historical Diversion)
این فصل یک مرور تاریخی بر پیشرفتهای علمیی که منجر به توسعه نظریه بیگ بنگ شدند است و در آن نویسنده تلاش میکند تا خوانندگان را با روند تکامل این نظریه از طریق دستاوردهای دانشمندان بزرگ و پیشرفتهای علمی که درک ما از کیهان را متحول کردند، آشنا کند. این فصل به وضوح نشان میدهد که علم یک فرآیند پویا و همواره در حال تغییر است که به مرور زمان، با توجه به شواهد جدید و نقد و بررسیهای مداوم، به حقیقت نزدیکتر میشود.
نسبیت عام اینشتین و کیهانشناسی:
واینبرگ با معرفی نظریه نسبیت عام آلبرت اینشتین آغاز میکند، که یکی از بنیادیترین پیشرفتها در فیزیک نظری است. این نظریه نقش مهمی در شکلگیری نظریه بیگ بنگ داشت، زیرا مفهوم فضای خمیده و تأثیرات گرانش بر زمان و مکان را بهطور دقیقتری تبیین کرد. اینشتین در ابتدا خود به مدل ایستای کیهان معتقد بود و برای این منظور ثابت کیهانی را در معادلات خود معرفی کرد تا جهان در حالت ایستا باقی بماند.
نظریه لومتر:
واینبرگ به ژرژ لومتر، کشیش و دانشمند بلژیکی، اشاره میکند که یکی از نخستین کسانی بود که پیشنهاد کرد کیهان در حال انبساط است. لومتر با استفاده از معادلات اینشتین و شواهد موجود، به این نتیجه رسید که اگر به گذشته برگردیم، کیهان باید از یک نقطه بسیار کوچک و متراکم آغاز شده باشد. او این ایده را «فرضیه اتم نخستین» نامید که بعدها به عنوان نظریه بیگ بنگ شناخته شد.
مشاهدات هابل:
یکی از نقاط عطف در پذیرش نظریه بیگ بنگ، مشاهدات ادوین هابل بود. واینبرگ به کشف هابل درباره انبساط کیهان اشاره میکند که نشان داد کهکشانها در حال دور شدن از یکدیگر هستند و سرعت دور شدن آنها با فاصلهشان متناسب است. این کشف، که به نام قانون هابل معروف است، شواهد محکمی برای انبساط کیهان و در نتیجه برای نظریه بیگ بنگ ارائه داد.
مباحث علمی و مدلهای جایگزین:
در این بخش، واینبرگ به بررسی مباحث علمی و رقابتهای موجود در جامعه علمی میپردازد. یکی از مدلهای جایگزین که در آن زمان مطرح بود، نظریه حالت پایدار (Steady State Theory) بود که توسط فرد هویل، هرمان باندی، و توماس گولد پیشنهاد شد. این نظریه پیشنهاد میکرد که جهان همیشه در حال گسترش است، اما بدون یک آغاز خاص. واینبرگ توضیح میدهد که چرا در نهایت نظریه بیگ بنگ برنده این بحث علمی شد، به ویژه پس از کشف تابش زمینه کیهانی که به عنوان شواهد غیرقابل انکار از یک انفجار بزرگ آغازین تفسیر شد.
فصل ۵: تشکیل هستهها (The Formation of Nuclei)
نوکلئوسنتز اولیه (Primordial Nucleosynthesis)
در دمای بسیار بالای چند ثانیه تا چند دقیقه پس از بیگ بنگ، پروتونها و نوترونها که از ذرات کوارکی تشکیل شده بودند، شروع به تشکیل هستههای اتمی کردند. این فرآیند به نام نوکلئوسنتز اولیه شناخته میشود. در این مرحله، واکنشهای هستهای میان پروتونها و نوترونها رخ میدهد و هستههای سبک مانند دوتریوم (هیدروژن سنگین)، هلیوم-۳، هلیوم-۴، و مقادیر کمی از لیتیوم-۷ شکل میگیرند.
توازن بین ذرات
در این مرحله از کیهان، نسبت پروتونها به نوترونها تعیینکنندهی مقدار عناصر تشکیل شده است. در ابتدا، نسبت پروتونها به نوترونها نزدیک به ۱ به ۱ بود، اما به دلیل اینکه نوترونها ناپایدار هستند و به مرور به پروتون و الکترون تجزیه میشوند، نسبت پروتونها به نوترونها به مرور زمان تغییر کرد. این نسبت در نهایت به حدود ۷ به ۱ رسید، که تعیینکنندهی نسبتهای عناصر سبک در کیهان شد.
هستههای تشکیل شده
به دلیل دمای بسیار بالا و چگالی زیاد، شرایط برای انجام واکنشهای همجوشی هستهای فراهم بود. این همجوشیها باعث شدند که نوترونها و پروتونها با هم ترکیب شوند و هستههای دوتریوم، هلیوم و لیتیوم تشکیل شوند. بخش اعظم پروتونها در این مرحله به هیدروژن-۱ تبدیل شدند که هستهای متشکل از یک پروتون منفرد است و فراوانترین عنصر در کیهان امروزی محسوب میشود.
پایان نوکلئوسنتز
این فرآیندها تا حدود سه دقیقه پس از بیگ بنگ ادامه یافتند، اما با سرد شدن کیهان و کاهش چگالی، واکنشهای هستهای دیگر امکانپذیر نبودند و فرآیند نوکلئوسنتز به پایان رسید. نتیجه این فرآیندها تولید درصد مشخصی از عناصر سبک بود که در سراسر کیهان توزیع شدند. این نسبتها شامل حدود ۷۵ درصد هیدروژن و ۲۵ درصد هلیوم است، که نسبتهای عناصر سبک در کیهان اولیه را تشکیل میدهند.
فصل ۶: رشد ساختارهای منظم در کیهان (The Growth of Order in the Universe)
نوسانات اولیه و شکلگیری ساختارها
در کیهان اولیه، نوساناتی کوچک در چگالی ماده وجود داشتند که با گذشت زمان و کاهش دما، این نوسانات، باعث تراکم تدریجی ماده در نواحی خاصی شدند و در نتیجه، مناطق پرچگالتر و کمچگالتر را ایجاد کردند که به تدریج به شکلگیری کهکشانها و خوشههای کهکشانی منجر شد.
فرآیندهای گرانشی و تشکیل کهکشانها
نویسنده به نقش نیروی گرانش در شکلگیری و تکامل ساختارهای کیهانی میپردازد. او توضیح میدهد که چگونه گرانش باعث تجمع ماده در نواحی با چگالی بالا شد و این تجمع به تشکیل کهکشانها و ساختارهای بزرگتر منجر شد. گرانش باعث شد که ماده در این نواحی به شدت فشرده شود و در نتیجه ساختارهایی مانند ستارگان، کهکشانها و خوشههای کهکشانی شکل بگیرند.
تشکیل خوشههای کهکشانی و تکامل آنها
همانطور که خواندیم به طور کلی در این فصل به این پرداخته میشود که چگونه نوسانات چگالی اولیه در جهان پس از بیگ بنگ، به عنوان پایهای برای تشکیل ساختارهای بزرگتر مانند خوشههای کهکشانی عمل کردند. همچنین نویسنده در ادامه این فصل تکامل خوشههای کهکشانی نیز مورد بحث قرار میدهد، که چگونه این ساختارها به مرور زمان در اثر جذب ماده بیشتر و تأثیر نیروهای گرانشی بزرگتر میشوند و خوشههای کهکشانی بزرگتری را تشکیل میدهند.
فصل ۷: تحولات بعدی کیهان (Subsequent Developments in Cosmology)
در این فصل از کتاب سه دقیقه آغازین، واینبرگ به بررسی تحولات کیهانی پس از بیگ بنگ و سه دقیقه نخست میپردازد. نظریات مختلفی که درباره چگونگی سرد شدن تدریجی کیهان، تشکیل ستارگان، کهکشانها و کشف تابش زمینه کیهانی و … را از ابتدا تا به حال بیان میکند. با اینکه ممکن است احساس کنید این فصل تکرار مطالب قبلی است، اما در واقع تفاوتهایی وجود دارد:
در فصلهای قبلی کتاب، واینبرگ بیشتر بر سه دقیقه نخستین و فرآیندهای اولیه کیهان تمرکز دارد، اما در این فصل به موضوعاتی مانند نظریههای جدیدتر و دادههای رصدی تازه پرداخته میشود که پس از کشف تابش زمینه کیهانی و مدلهای گسترش جهان به دست آمدهاند.
در این فصل همچنین به بهروزرسانیها و تصحیحات در نظریههای کیهانشناسی اشاره میشود که براساس دادههای جدیدتر از جمله رصدهای دقیقتر و مدلهای محاسباتی به دست آمدهاند.
یکی دیگر از تفاوتها، بررسی مسائل و چالشهای باز در کیهانشناسی است که هنوز به طور کامل درک نشدهاند، مانند ماهیت انرژی تاریک، ماده تاریک و چگونگی تکامل ساختارهای بزرگ در کیهان.
پس حتما پیشنهاد میشود که این فصل را مطالعه کنید تا اطلاعاتتان در زمینه تاریخچه کیهان به روز شود.
فصل ۸: چالشها و آینده کیهانشناسی (Challenges and the Future of Cosmology)
انرژی تاریک و ماده تاریک:
در حال حاضر در کیهان شناسی مدرن دو مسئله اصلی وجود دارد؛ انرژی تاریک و ماده تاریک! که این اجزا به خوبی شناخته نشده و توضیحات دقیقی برای آنها وجود ندارد. انرژی تاریک به عنوان عاملی برای تسریع انبساط کیهان معرفی شده است، در حالی که ماده تاریک، که نمیتوان آن را به طور مستقیم مشاهده کرد، برای توضیح ساختارهای بزرگ کیهانی و حرکت کهکشانها ضروری است.
مشکلات مدلهای موجود:
در این فصل، نویسنده به مشکلات و محدودیتهای مدلهای کنونی کیهانشناسی اشاره میکند. او توضیح میدهد که برخی از این مدلها نمیتوانند به طور کامل پدیدههای مشاهدهشده را توضیح دهند یا پیشبینیهای دقیقی درباره آینده کیهان ارائه دهند. این مشکلات شامل ناهماهنگیها در دادههای مشاهداتی و مدلهای نظری است که نیاز به تجدیدنظر و اصلاح دارند.
مشاهدات جدید و فناوریهای پیشرفته:
واینبرگ بر اهمیت مشاهدات جدید و فناوریهای پیشرفته در کیهانشناسی تأکید میکند. ابزارهایی مانند تلسکوپهای فضایی و ماهوارههای کیهانی که به جمعآوری دادههای دقیقتر درباره تابش زمینه کیهانی، توزیع کهکشانها و دیگر ویژگیهای کیهان کمک میکنند و همچنین ابزارهایی که به آزمایشات و مدلهای کیهانشناسی بهبود می بخشند، نقش مهمی در گسترش دانش ما از کیهان دارند.
همچنین اگر در این بخش درباره ماهواره ها و چگونگی کارکرد آنها سوالات بیشتری ذهنتان را به خود مشغول کرده، پیشنهاد میکنیم این مقاله که مفصلا درباره ماهواره ها صحبت کرده ایم را مطالعه کنید.
فصل ۹: پیامدهای فلسفی و علمی بیگ بنگ (Philosophical and Scientific Implications of the Big Bang)
در این فصل، واینبرگ به بررسی پیامدهای فلسفی و علمی نظریه بیگ بنگ میپردازد. او بحث میکند که چگونه این نظریه به ما درک عمیقتری از طبیعت زمان، فضا و علت و معلولی در کیهان ارائه میدهد. واینبرگ همچنین به ارتباط بین علم و فلسفه میپردازد و نشان میدهد که چگونه نظریه بیگ بنگ میتواند سوالات بنیادی درباره منشأ و هدف کیهان را مطرح کند.
درک زمان و فضا:
نظریه بیگ بنگ به ما نشان میدهد که زمان و فضا به هم پیوستهاند و از یک نقطهی آغازین مشترک ناشی میشوند. این به معنای آن است که زمان و فضا نمیتوانند به طور مستقل وجود داشته باشند و از زمان بیگ بنگ به طور همزمان گسترش یافتهاند. این مفهوم به سوالات فلسفی درباره ماهیت زمان و فضا پاسخ میدهد و چالشهایی را برای فهم سنتی از این مفاهیم به وجود میآورد.
منشأ جهان:
بیگ بنگ به سوالات بنیادی درباره منشأ جهان پاسخ میدهد. اگر جهان از یک حالت اولیه بسیار متراکم و داغ آغاز شده است، سوالات فلسفی درباره علت و هدف این آغاز و همچنین معنای “پیش از بیگ بنگ” مطرح میشود. واینبرگ بررسی میکند که آیا نیاز به یک علت اولیه برای جهان وجود دارد یا خیر و چگونه نظریه بیگ بنگ بر این دیدگاهها تأثیر میگذارد.
نتیجهگیری
نتیجهگیری مهم این کتاب این است که درک عمیق از لحظات اولیه کیهان، کلید فهم کل ساختار و تحول جهان از گذشته تا به امروز است و به ما کمک میکند تا به سوالات اساسی درباره منشأ و سرنوشت کیهان چه علمی و چه فلسفی پاسخ دهیم.
امیدواریم که از خواندن خلاصه این کتاب لذت برده باشید و قدری از سوالات اساسی علمی – فلسفی تان را پاسخ داده باشد.
اگر علاقهمند هستید که نسخه کامل این کتاب را مطالعه کنید سایت های زیادی از جمله سایت کتابفروشی طاقچه نسخه الکترونیک این کتاب را دارند که میتوانید آن را تهیه کنید.