شهر ۱۵ دقیقهای: آینده شهرسازی پایدار و انسان محور
شهر ۱۵ دقیقهای مدلی برای دسترسی سریع به خدمات روزمره، کاهش ترافیک و آلودگی و ساختن محلههای پایدار، زنده و انسانمحور است.

مقدمه
آیا تا به حال با خود فکر کردهاید که چرا در شهرهای امروزی باید ساعتها در ترافیک بمانید تا به محل کار برسید؟ چرا خرید یک نان تازه یا حتی رفتن به پارک نزدیک خانه، به یک ماجراجویی زمانبر و خستهکننده تبدیل شده است؟ اگر میخواهید بدانید چگونه میتوان زندگی شهری را سادهتر، سالمتر و لذتبخشتر کرد، مفهوم «شهر ۱۵ دقیقهای» دقیقاً همان پاسخی است که به دنبالش هستید.
شهر ۱۵ دقیقهای رویکردی نوین در شهرسازی است؛ مدلی که در آن تمام نیازهای روزمره (از خرید و آموزش گرفته تا کار، خدمات درمانی و تفریح) در فاصلهای کمتر از ۱۵ دقیقه پیادهروی یا دوچرخهسواری قرار میگیرند. تصور کنید دیگر مجبور نباشید برای انجام کارهای ساده روزانه، ساعتها رانندگی کنید. هوای شهر پاکتر شود، وقت بیشتری در اختیار داشته باشید و محلهای که در آن زندگی میکنید، به مرکز تعاملات اجتماعی تبدیل شود. این همان چشماندازی است که شهرهای ۱۵ دقیقهای ارائه میدهند.
این ایده فقط یک رؤیای شهری نیست؛ شهرهایی مانند پاریس، کپنهاگ و ملبورن آن را به واقعیت تبدیل کردهاند. جالبتر اینکه در معماری و سبک زندگی بسیاری از شهرهای سنتی ایران نیز این الگو از گذشته وجود داشته است و اکنون زمان آن رسیده که با بهرهگیری از ابزارهای تازه و فناوریهای هوشمند، دوباره به آن برگردیم اما این بار با نسخهای مدرن و کارآمدتر.
در این مقاله با تعریف دقیق شهر ۱۵ دقیقهای، تاریخچه شکلگیری این رویکرد، ویژگیهای کلیدی آن، نمونههای موفق جهانی و چالشهایی که پیش روی شهرها قرار دارد آشنا میشوید. همچنین بررسی میکنیم که چگونه میتوان این مدل را در شهرهای ایران پیاده کرد و چه موانع فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی در مسیر تحقق آن وجود دارد.
اگر به دنبال درکی عمیقتر از آینده شهرسازی، کاهش آلودگی، بهبود کیفیت زندگی و ساختن جوامعی پایدارتر هستید، تا پایان این مقاله همراه ما بمانید. این مسیر شما را به یکی از جذابترین تحولات دنیای شهرهای آینده میبرد و چشمانداز تازهای از زندگی شهری پیش رویتان میگذارد.
شهرهای ۱۵ دقیقهای یا 15-minute city رویکردی در برنامهریزی شهری هستند که در آن ساکنان میتوانند بیشتر نیازهای روزمره خود را در زمانی کمتر از ۱۵ دقیقه برطرف کنند. این نیازها شامل کار، خرید، آموزش، خدمات بهداشتی و فعالیتهای تفریحی است که همگی باید با پیاده روی، دوچرخهسواری یا حملونقل عمومی قابل دسترسی باشند. هدف اصلی این رویکرد کاهش وابستگی به خودرو، تقویت سبک زندگی سالم و بهبود کیفیت زندگی شهروندان است.
در این مدل طراحی شهری، شهروندان بدون نیاز به جابهجاییهای طولانی و پرهزینه میتوانند به خدمات اساسی و فرصتهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دسترسی داشته باشند. در چنین ساختاری، محله به واحد اصلی زندگی شهری تبدیل میشود و افراد قادر خواهند بود بخش زیادی از فعالیتهای روزمره خود را در همان محدوده محلی انجام دهند.
اصول شهرسازی زمانی
شهرهای ۱۵ دقیقهای بر پایه رویکرد «شهرسازی زمانی» شکل گرفتهاند؛ رویکردی که بهجای تمرکز بر فاصله فیزیکی، مدت زمان دسترسی به خدمات را معیار قرار میدهد. در این نگاه، شهر باید طوری طراحی شود که زمان لازم برای رسیدن به امکانات و خدمات حیاتی به کمترین مقدار برسد، حتی اگر مسافتها زیاد نباشند.
پیاده روی و دوچرخه سواری سادهترین و مؤثرترین شکل جابهجایی در مقیاس محله محسوب میشوند. این شیوههای رفتوآمد علاوه بر کاهش مشکلاتی مانند ترافیک، کمبود پارکینگ و انتظار برای وسایل حملونقل عمومی، به سلامت جسمی و روانی افراد نیز کمک قابلتوجهی میکنند.
تصور کنید جامعهای که در آن هر فرد در کمتر از ۲۰ دقیقه به کتابخانه، مدرسه، پارک، مراکز تفریحی یا فروشگاه مواد غذایی دسترسی دارد. چنین ساختاری شکافهای اجتماعی و اقتصادی را کاهش میدهد، پویایی محلهها را تقویت میکند و اقتصاد محلی را به جریان میاندازد.
تاریخچه و پیدایش ایده شهر ۱۵ دقیقهای
ریشههای تاریخی (کلارنس پری و جین جیکوبز)
برخلاف تصور رایج، ایده شهر ۱۵ دقیقهای پدیدهای کاملاً جدید نیست و ریشه در اندیشههای کلاسیک درباره شکلگیری محلهها دارد. کلارنس پری در دهه ۱۹۲۰ میلادی مفهوم «واحد محله» را معرفی کرد؛ الگویی که بر ایجاد محلههایی تأکید داشت که مدارس، فروشگاهها، خدمات عمومی و فضاهای سبز در فاصلهای نزدیک و قابل دسترس برای ساکنان قرار داشته باشند. هدف او ایجاد محلههای پیادهرومحور و خودکفا بود تا افراد بدون وابستگی به مناطق دورتر بتوانند نیازهای اساسی خود را تأمین کنند.
این مدل را میتوان نخستین تلاش رسمی برای طراحی شهرهای انسانمحور دانست؛ مدلی که بعداً الهامبخش بسیاری از طرحهای برنامهریزی شهری شد. پری باور داشت که محله باید واحدی باشد که نیازهای پایهای را در درون خود برآورده کند تا شهروندان نیازی به جابهجاییهای طولانی نداشته باشند.
از سوی دیگر، جین جیکوبز در کتاب مشهور خود «مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی» بر اهمیت خیابانهای زنده، تعامل اجتماعی، تنوع کاربریها و تراکم متعادل تأکید کرد. این اصول هسته اصلی بسیاری از شهرهای انسانمحور امروزی را تشکیل میدهند. جیکوبز باور داشت که شهر زنده باید محیطی پویا و متنوع باشد که حضور مردم در فضای عمومی را تقویت و تشویق کند.
کارلوس مورنو و عملیاتی کردن مفهوم

اگرچه ایده شهر ۱۵ دقیقهای برای دههها در حد نظریه باقی مانده بود، اما کارلوس مورنو، که بهعنوان «پدر مفهوم شهر ۱۵ دقیقهای» شناخته میشود، توانست این ایده را به مرحلهای عملیاتی برساند. مورنو ریشههای این رویکرد را در نظریات جین جیکوبز میبیند، اما در سال ۲۰۱۶ این ایده را بهعنوان یک مدل کاربردی وارد عرصه سیاستگذاری شهری کرد.
او موفق شد شهر ۱۵ دقیقهای را از یک ایده تئوریک به چارچوبی قابل اجرا تبدیل کند؛ چارچوبی که برای شهرداریها و برنامهریزان شهری قابل استفاده باشد. طرحهای مورنو ابتدا در پاریس با استقبال گسترده مواجه شد و همین موفقیت باعث شد الگوی شهر ۱۵ دقیقهای در بسیاری از شهرهای جهان مورد توجه قرار گیرد.
ویژگیهای کلیدی شهر ۱۵ دقیقهای
نزدیکی، تنوع کاربری و تراکم انسانی
اساس شهر ۱۵ دقیقهای، نزدیکی خدمات است؛ یعنی بیشتر نیازهای روزمره در فاصلهای کوتاه از خانه برطرف شود. برای رسیدن به این هدف، کاربریهای مسکونی، تجاری، آموزشی، تفریحی و درمانی باید کنار هم قرار بگیرند تا محله در تمام شبانهروز زنده بماند. این سرزندگی با تراکم انسانی مناسب تقویت میشود؛ تراکمی که نه سنگین و خفهکننده باشد، نه آنقدر پراکنده که کسبوکارهای محلی از نفس بیفتند. چنین ساختاری مقیاس انسانی و کیفیت زندگی را حفظ میکند.
عدالت در دسترسی و همبستگی اجتماعی
این مدل تنها درباره نزدیکی خدمات نیست؛ درباره «امکان استفاده برابر» از آنهاست. همه (از سالمندان و کودکان تا افراد معلول و کسانی که خودرو ندارند) باید به خدمات درمانی، مدارس، خرید و فضای سبز دسترسی داشته باشند. فضاهای عمومی و محلی نیز تعاملات اجتماعی را افزایش میدهند و حس تعلق را تقویت میکنند؛ همان منطقی که در محلههای سنتی ایرانی صدها سال تجربه شده است. شهر ۱۵ دقیقهای نوعی بازگشت به همان زندگی اجتماعی غنی اما با ساختاری مدرن و فراگیر است.
فناوری، تحلیل داده و بهبود تصمیمگیری
دیجیتالسازی در این مدل نقش مکمل دارد. خدمات آنلاین، ارتباطات مجازی و خرید اینترنتی نیاز به جابهجاییهای غیرضروری را کاهش میدهد. از سوی دیگر، تحلیل دادههای شهری کمک میکند محلهای کمبود خدمات، ضعف حملونقل یا کمبود فضای سبز شناسایی شود. تصمیمگیری بر پایه داده، شهر را دقیقتر و کارآمدتر اداره میکند و کیفیت دسترسی برای همه بهتر میشود.
اقتصاد محلی، احیای فضاها و پویایی محله
تقویت مشاغل کوچک و متوسط یکی از پایههای شهر ۱۵ دقیقهای است. کسبوکارهای محلی هم اشتغال ایجاد میکنند و هم اقتصاد محله را سرپا نگه میدارند. احیای فضاهای رهاشده (از ساختمانهای قدیمی تا زمینهای بلااستفاده) و تبدیل آنها به کاربریهای تجاری، فرهنگی یا اجتماعی نیز به رونق محلی و افزایش تعاملات کمک میکند. این ترکیب اقتصاد فعال، کاربریهای مؤثر و فضاهای زنده، موتور پویایی محله است.
سلامت، فضاهای سبز و پایداری محیط زیست

کاهش وابستگی به خودرو باعث کاهش آلودگی هوا، ترافیک و انتشار کربن میشود. دسترسی آسان به فضاهای سبز نهتنها تنوع زیستی شهری را تقویت میکند بلکه سلامت جسم و روان شهروندان را بهبود میدهد. پیاده روی و دوچرخهسواری بخشی از سبک زندگی میشود و استرس کمتر، خواب بهتر و نشاط بیشتر را بهدنبال دارد. این مدل شهری از نظر زیستمحیطی هم پاکتر است و هم پایدارتر.
نقش فناوری در شهرهای ۱۵ دقیقهای
دوقلوی دیجیتال (Digital Twin)
یکی از عوامل کلیدی موفقیت شهرهای ۱۵ دقیقهای، استفاده هوشمندانه از فناوریهای نوین و دیجیتالیسازی است. نمونه روشن این رویکرد، پروژه دوقلوی دیجیتال در شهر بارسلونا است. دوقلوی دیجیتال در سادهترین تعریف، مدلی مجازی از شهر یا بخشی از آن است که با تکیه بر دادههای واقعی، امکان شبیهسازی، پیشبینی و تحلیل سناریوهای مختلف شهری را فراهم میکند.
با کمک این ابزار میتوان پیش از اجرای هر تغییر شهری، پیامدهای احتمالی آن را سنجید و بهترین تصمیم را انتخاب کرد. در بارسلونا از این پلتفرم استفاده شده تا بررسی شود آیا توسعه زیرساختها یا تغییر کاربریها واقعاً دسترسی شهروندان به خدمات در شعاع ۱۰ یا ۱۵ دقیقهای را بهبود میدهد یا نه.
این فناوری توزیع فضاهای سبز، مدارس، مراکز بهداشتی و دیگر خدمات محلی را با دقت بالا تحلیل میکند و به برنامهریزان شهری کمک میکند تصمیماتی آگاهانه و مؤثر اتخاذ کنند.
ابزارهای هوشمند شهری
در کنار دوقلوی دیجیتال، فناوریهایی مانند سرویسهای حملونقل اشتراکی، نقشههای تعاملی، خدمات برخط و تحلیل دادههای شهری نقش مهمی در ساختن شهرهای انسانمحور، کمکربن و سازگار با نیازهای روزمره ایفا میکنند.
دیجیتالیسازی در این فضا به معنای استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی مانند اینترنت اشیاء، دادهکاوی، هوش مصنوعی و شبیهسازیهای پیشرفته است. این ابزارها به مدیران شهری کمک میکنند کیفیت زندگی شهروندان را بهطور مستقیم و هدفمند ارتقا دهند.
چرا شهر ۱۵ دقیقهای اهمیت دارد؟
بحران اقلیمی و پایداری
بحران اقلیمی در سالهای اخیر اهمیت شهرهای ۱۵ دقیقهای را برجستهتر از همیشه کرده است. کاهش وابستگی به خودرو و افزایش دسترسی محلی در این مدل شهری، راهحلی مؤثر برای کاهش گازهای گلخانهای و تقویت تابآوری شهری به شمار میرود.
مدیران شهری سراسر جهان در تلاشاند تا اقتصاد محلی را تقویت کنند، مسکن را گسترش دهند، انتشار کربن را کاهش دهند و با تغییرات اقلیمی مقابله کنند. مدل شهر ۱۵ دقیقهای میتواند یکی از مؤثرترین ابزارها برای ایجاد شهرهایی انسانمحورتر، قابلزیستتر و پایدارتر باشد.
تجربه همهگیری کووید-۱۹
همهگیری کووید-۱۹ سبک زندگی مردم را دگرگون کرد و ضرورت دسترسی سریع و آسان به خدمات محلی را برجسته ساخت. پاندمی نشان داد شهرهایی که در آنها ساکنان میتوانند نیازهای اصلی خود را در نزدیکی محل زندگی تأمین کنند، در برابر بحرانها از تابآوری بیشتری برخوردارند.
در پی این تحولات، گروه C40 Cities Climate Leadership Framework در سال ۲۰۲۰ چارچوبی مبتنی بر مدل شهر ۱۵ دقیقهای برای بازسازی شهرها پس از کرونا ارائه داد. این چارچوب بر مشارکت شهروندان، بازنگری طرحهای شهری و ایجاد جوامعی فشرده، کامل و عادلانه تمرکز داشت.
نمونههای موفق جهانی
شهرهای اروپایی (پاریس، کپنهاگ، استکهلم)
اروپا یکی از پیشگامان توسعه مدل شهرهای ۱۵ دقیقهای است. پاریس پرچمدار این رویکرد به شمار میرود و از زمان مطرح شدن این مفهوم توسط کارلوس مورنو، برنامههای گستردهای برای تبدیل شدن به یک شهر ۱۵ دقیقهای اجرا کرده است.
کپنهاگ در دانمارک نمونهای شاخص از شهری پایدار است که با حملونقل پاک شناخته میشود؛ بهویژه با سیستم دوچرخههای عمومی که شهرت جهانی دارد. در سوئد نیز شهرهای استکهلم، یومئو، گوتنبرگ، هلسینگبورگ، هولتسفرد، هارنوساند و سودرتلیه این مدل را پیادهسازی کردهاند.
در ایتالیا شهر کالیاری و در هلند چندین شهر دیگر با استفاده از این رویکرد، فضایی قابلزیستتر و پایدارتر ایجاد کردهاند. تمرکز این شهرها بر دوچرخهسواری، پیاده روی و تقویت حملونقل عمومی باعث شده وابستگی به خودرو کاهش یابد و کیفیت زندگی شهروندان بهبود پیدا کند.
پورتلند و سیدار راپیدز در آمریکا

شهر پورتلند از سال ۲۰۱۰ مفهوم محله ۲۰ دقیقهای را به عنوان یک رویکرد برنامهریزی شهری بهکار گرفته است. با تصویب برنامه اقدام اقلیمی پورتلند، هدفی تعیین شد مبنی بر اینکه تا سال ۲۰۳۰، نود درصد از ساکنان شهر بتوانند با پیاده روی یا دوچرخهسواری، نیازهای روزمره خود را بدون دشواری برطرف کنند.
برای رسیدن به این هدف، ابتدا میزان پیادهروپذیری و نزدیکی خدمات و کالاها در محلههای مختلف بررسی شد تا نیازهای واقعی هر منطقه مشخص شود. اقدامات انجامشده شامل گسترش زیرساختهای پیاده روی و دوچرخهسواری، بازطراحی خیابانها برای فعالیتهای اجتماعی و محلهای، سرمایهگذاری در فضاهای هنری و فرهنگی و ساخت مسکن مقرونبهصرفه در مناطقی بوده که پیشتر امکانات شهری کافی داشتند.
سیدار راپیدز، آیووا
بخشی از طرح اقدام اجتماعی شهر سیدار راپیدز چشمانداز روشنی را ترسیم میکند. بر اساس این چشمانداز، قرار است تا سال ۲۰۳۰ تمام محلههای مرکزی بتوانند نیازهای ساکنان را در شعاع ۱۵ دقیقه پیاده روی یا دوچرخهسواری تأمین کنند. هدف کلی این طرح که در سال ۲۰۲۱ تصویب شد، کاهش ۴۵ درصدی انتشار کربن تا سال ۲۰۳۰ و رسیدن به کربن خالص صفر تا سال ۲۰۵۰ است.
در این طرح، سیاستهایی برای توسعه پایدار پیشنهاد شده که ویژگیها، راهنماهای ساختوساز و مشوقهایی ارائه میدهد تا کمبود خدمات و امکانات در برخی مناطق ۱۵ دقیقهای برطرف شود. همچنین شهر برنامه دارد گزینههای حملونقل و سیاست خیابانهای کامل خود را برای تحقق اهداف شهر ۱۵ دقیقهای تقویت کند، بهویژه با تمرکز بر محلههای آسیبپذیر و کمبرخوردار.
ملبورن و تجربه استرالیا
شهر ملبورن در طرح «Plan Melbourne 2017–2050» با هدف مقابله با گسترش بیرویه شهر و پاسخگویی به رشد جمعیت، برنامهریزی بلندمدت انجام داده است. این طرح شامل عناصر مختلفی از مدل شهر ۱۵ دقیقهای، مانند مسیرهای دوچرخهسواری و محلههای ۲۰ دقیقهای است.
ملبورن با رویکرد مرحلهای خود نشان داده است که چگونه میتوان این مدل را با شرایط محلی و نیازهای خاص هر شهر سازگار کرد و بهتدریج به سمت شهری پایدارتر و انسانمحورتر حرکت کرد.

شهرهای آسیایی
این مدل طراحی شهری در برخی از کشورهای آسیایی نیز مورد توجه قرار گرفته است. چین، سنگاپور، دبی، اسرائیل و فیلیپین از جمله کشورهایی هستند که به اجرای این مفهوم پرداختهاند.
در اسرائیل، طبق گفته اورلی رونن، رئیس آزمایشگاه نوآوری و پایداری شهری دانشگاه تلآویو، شهرهایی مانند تلآویو، حیفا، بئرشبع و بخشهایی از مرکز اورشلیم تا حدی توانستهاند این مدل را در پروژههای جدید مسکونی اجرا کنند؛ با این حال، تنها شهر تلآویو در این مسیر به موفقیت نسبی دست یافته است.
شهرهای ۱۵ دقیقهای در ایران و خاورمیانه
پیشینه تاریخی در شهرهای سنتی ایران
در بسیاری از شهرهای سنتی ایران، مفاهیم مرتبط با شهر ۱۵ دقیقهای از گذشته وجود داشته و به شکل طبیعی در معماری و سبک زندگی مردم دیده میشود. محلههای تاریخی در شهرهایی مثل اصفهان، یزد و تبریز ساختاری دارند که در آن بیشتر نیازهای روزمره مردم در محدوده خود محله تأمین میشده است.
از نانوایی و حمام گرفته تا مسجد، مدرسه و بازارچه، همه در فاصلهای کوتاه از خانههای ساکنان قرار داشتند. همین تجربه تاریخی نشان میدهد که فرهنگ زندگی محلهمحور در ایران ریشهدار است و میتوان از آن برای طراحی شهرهای امروز الهام گرفت. در بسیاری از کلانشهرهای ایران نیز امکانات رفاهی و زیرساختهای حملونقل پایدار، از جمله دوچرخههای اشتراکی، ایجاد شده که نشانهای از حرکت به سمت این مدل است.
چالشهای اجرایی
با وجود این پیشینه، اجرای مدل شهر ۱۵ دقیقهای در ایران و خاورمیانه با چالشهای قابلتوجهی روبهرو است. یکی از مهمترین موانع، توسعه خودرومحور شهرهای امروزی است. بسیاری از شهرهای بزرگ کشور طی دهههای اخیر به شکلی رشد کردهاند که وابستگی شدید به خودرو شخصی را ایجاد کرده و زیرساخت کافی برای پیاده روی یا دوچرخهسواری فراهم نکردهاند.
توسعه بیبرنامه، گسترش افقی شهرها، حاشیهنشینی و پراکندگی خدمات شهری، همگی باعث دشوار شدن دسترسی آسان و برابر به خدمات شدهاند. همچنین ضعف در فرهنگ برنامهریزی مشارکتی و پایین بودن مشارکت عمومی در تصمیمگیریهای شهری، روند اجرای این مدل را کند میکند.
راهکارهای عملی برای پیادهسازی
با وجود این چالشها، راهکارهایی برای پیادهسازی این مدل وجود دارد. برای اجرای مؤثر شهر ۱۵ دقیقهای در یک شهر، شهرک یا روستا، ابتدا باید بررسی شود که این مدل چگونه میتواند با شرایط محلی هماهنگ شود.
نخستین گام، ارزیابی دقیق وضعیت فعلی شهر و تهیه نقشهای جامع از داراییها و نیازهای محلهای است؛ از جمله تراکم جمعیت، خدمات ضروری، حملونقل و فضاهای عمومی. باید انتظارات واقعبینانه داشت و شاید لازم باشد در ابتدا تنها بر برخی خدمات اولیه مانند فروشگاه یا فضای سبز در شعاع ۱۵ یا ۲۰ دقیقه پیاده روی تمرکز کرد.
اجرای پروژههایی که خیابانهای انسانمحور را اولویت میدهند، میتواند نقطه شروع قابل اتکایی باشد. در شهرهای بزرگ، بهتر است این فرایند از محلههای محروم آغاز شود. در شهرهای کوچک نیز ممکن است کل شهر در شعاع ۱۵ دقیقهای قرار بگیرد و بتوان خدمات کامل را در همان محدوده ارائه داد.
چالشها و نقدهای وارد بر مدل
مسئله تراکم در برابر ازدحام
تراکم یکی از عناصر کلیدی شهر ۱۵ دقیقهای است، اما باید تفاوت مهمی میان تراکم و ازدحام در نظر گرفت. آنچه به گسترش کووید-۱۹ کمک کرد، تراکم جمعیتی نبود، بلکه ازدحام و شلوغی غیرقابلمدیریت بود.
برای نمونه، بسیاری از شهرهای متراکم مانند سانفرانسیسکو موفق شدند همهگیری را با موفقیت مدیریت کنند، که این موضوع نشاندهنده تفاوت میان تراکم و شلوغی بیبرنامه است. تراکم مناسب در کنار برنامهریزی درست میتواند به کارایی شهر کمک کند، در حالی که ازدحام بدون مدیریت مشکلات بهداشتی و اجتماعی ایجاد میکند.
برداشتهای نادرست رسانهای
شهرهای ۱۵ دقیقهای گاهی با واکنشهای منفی رسانهای روبهرو شدهاند؛ در حالی که این مدل بهاشتباه ضد خودرو یا محصول برنامهریزی از بالا به پایین معرفی میشود. واقعیت این است که این مدل ابزاری در اختیار مدیران شهری قرار میدهد تا همه روشهای حملونقل را در کنار ابزارهای برنامهریزی ترکیب کنند و گزینههای بیشتری برای ساکنان ایجاد شود.
هدف شهر ۱۵ دقیقهای محدود کردن آزادی حرکت نیست، بلکه ارائه انتخابهای بیشتر و کاهش وابستگی اجباری به خودرو است. شهروندان همچنان میتوانند از خودرو استفاده کنند، اما دسترسی به خدمات محلی باعث میشود کمتر مجبور به استفاده از آن باشند.
محدودیتهای ساختاری
این مدل در مناطقی با تراکم جمعیتی بسیار پایین (جایی که گسترش افقی شهر شدید است) بهراحتی قابل اجرا نیست. همچنین در مناطقی که کارگران کمدرآمد به دلیل شرایط اقتصادی مجبورند مسافتهای طولانی برای رسیدن به محل کار طی کنند، پیادهسازی این مدل عملیاتی دشوارتر میشود.
حتی در شهرهای بزرگ، تغییر الگوهای کاربری زمین و زیرساختهایی که از گذشته شکل گرفتهاند، نیازمند سرمایهگذاری کلان و برنامهریزی بلندمدت است. این محدودیتها به معنای غیرممکن بودن مدل نیست، بلکه نشان میدهد که باید آن را با شرایط محلی سازگار کرد و اجرای آن را مرحلهبهمرحله پیش برد.
خطر نوسازی شهری
در شهرهایی که فضاهای متراکم و مناسب برای پیاده روی ایجاد میشود، احتمال افزایش قیمت املاک وجود دارد. این موضوع میتواند ساکنان کمدرآمد را به خروج از محله وادار کند و آنها را به مناطق حاشیهای منتقل کند؛ پدیدهای که به آن نوسازی شهری یا gentrification گفته میشود.
برای جلوگیری از این پیامد، باید همزمان با اجرای مدل شهر ۱۵ دقیقهای، سیاستهایی برای تأمین مسکن مقرونبهصرفه در نظر گرفته شود تا ساکنان فعلی محلهها امکان ماندن داشته باشند. تضمین حق ماندن ساکنان و حفاظت از آنها باید بخش جداییناپذیر هر طرح توسعه شهری باشد.
نتیجه گیری
شهر ۱۵ دقیقهای یک مد گذرا در شهرسازی نیست؛ پاسخی است به نیازهای واقعی انسان امروز که در جستوجوی زندگی سادهتر، سالمتر و پایدارتر است. در این مقاله دیدیم که این رویکرد چگونه میتواند وابستگی به خودرو را کاهش دهد، آلودگی هوا را کنترل کند، سلامت جسمی و روانی را تقویت کند و انسجام جوامع محلی را افزایش دهد.
از پاریس تا کپنهاگ، از پورتلند تا ملبورن، شهرهایی که این مدل را تجربه کردهاند نشان دادهاند که دسترسی آسان، سریع و عادلانه به خدمات محلی میتواند کیفیت زندگی را به شکل چشمگیری بهبود بخشد. در ایران نیز محلههای سنتی از گذشته نمونهای طبیعی از همین الگو داشتهاند؛ اکنون زمان آن رسیده این میراث ارزشمند را با کمک ابزارهای جدید و فناوریهای هوشمند دوباره زنده کنیم.
البته مسیر اجرای این مدل بیچالش نیست. توسعه خودرومحور، گسترش بیرویه شهرها و زیرساختهای ناکافی از موانعی هستند که باید با برنامهریزی هوشمندانه، مشارکت فعال شهروندان و سرمایهگذاری بلندمدت برطرف شوند. همچنین لازم است مراقب پیامدهای ناخواستهای مانند نوسازیهای شتابزده و جابهجایی ساکنان کمدرآمد باشیم تا اصل عدالت اجتماعی قربانی نشود.
شهر ۱۵ دقیقهای دعوتی است برای بازنگری در شیوه زندگی شهری و نحوه رفتوآمد ما. این مدل یادآوری میکند که شهرها باید برای انسانها طراحی شوند، نه برای خودروها. اگر به آیندهای سبزتر، سالمتر و عادلانهتر باور دارید، حمایت از این رویکرد و مشارکت در تحقق آن میتواند نخستین گام به سوی ساختن شهری بهتر باشد.
سوالات متداول
شهر ۱۵ دقیقهای یعنی چه؟
شهر ۱۵ دقیقهای مدلی در برنامهریزی شهری است که در آن شهروندان میتوانند اغلب نیازهای روزمره خود (از خرید و کار گرفته تا آموزش و تفریح) را با پیادهروی یا دوچرخهسواری در کمتر از ۱۵ دقیقه تأمین کنند. هدف این مدل کاهش وابستگی به خودرو، بهبود سلامت شهروندان و تقویت تعاملات اجتماعی است.
چه کسی مفهوم شهر ۱۵ دقیقهای را مطرح کرد؟
کارلوس مورنو، استاد دانشگاه سوربن در پاریس، این ایده را در سال ۲۰۱۶ بهصورت رسمی مطرح کرد. با این حال ریشههای آن به نظریات شهرسازانی مانند کلارنس پری در دهه ۱۹۲۰ و جین جیکوبز در دهه ۱۹۶۰ بازمیگردد.
کدام شهرها در جهان شهر ۱۵ دقیقهای هستند؟
شهرهایی مانند پاریس، کپنهاگ، استکهلم، پورتلند، سیدار راپیدز، ملبورن و برخی شهرهای اسرائیل پیشگام اجرای این مدل هستند. علاوه بر آن، شهرهای متعددی در چین، سنگاپور و دبی نیز آن را آزمایش کردهاند.
آیا شهر ۱۵ دقیقهای به معنای ممنوعیت استفاده از خودرو است؟
خیر. هدف این مدل حذف خودرو نیست، بلکه ایجاد گزینههای بیشتر و بهتر برای جابهجایی است. شهروندان همچنان میتوانند از خودرو استفاده کنند، اما با دسترسی آسان به خدمات محلی، نیاز به آن به طور طبیعی کمتر میشود.
شهر ۱۵ دقیقهای چه مزایایی دارد؟
این رویکرد مزایای زیادی دارد؛ از کاهش آلودگی هوا و کاهش ترافیک گرفته تا تقویت اقتصاد محلی، بهبود سلامت جسمی و روانی، افزایش روابط اجتماعی، صرفهجویی در زمان و هزینه و ارتقای پایداری محیطزیستی.
آیا شهرهای سنتی ایران الگوی شهر ۱۵ دقیقهای را داشتند؟
بله. محلههای سنتی در شهرهایی مانند یزد، اصفهان و تبریز بسیاری از ویژگیهای شهر ۱۵ دقیقهای را داشتند. نانوایی، حمام، مسجد، بازارچه، مدرسه و خدمات روزمره، همگی در فاصلهای کوتاه و قابلدسترسی قرار میگرفتند.
چه چالشهایی برای پیادهسازی این مدل در ایران وجود دارد؟
چالشهایی مانند توسعه خودرومحور، گسترش افقی و بیبرنامه شهرها، ضعف زیرساختهای پیادهروی و دوچرخهسواری، پراکندگی خدمات شهری و نبود برنامهریزی مشارکتی از موانع اصلی هستند. با این حال، با سرمایهگذاری هدفمند و برنامهریزی مرحلهای میتوان این موانع را مدیریت کرد.
تفاوت تراکم و ازدحام در شهر ۱۵ دقیقهای چیست؟
تراکم یعنی جمعیتی متعادل و مناسب برای پشتیبانی از کسبوکارها و خدمات محلی. ازدحام به معنای شلوغی غیرقابلمدیریت و کمبود فضاست. شهرهای ۱۵ دقیقهای بر تراکم مناسب و پایدار تأکید دارند، نه شلوغی و بینظمی.
منابع
How the ‘15-Minute City’ Could Help Post Pandemic Recovery - Bloomberg
Plan Melbourne - planning
The 15-minute city could save you from needing a car, but will Israel run with it? - timesofisrael
Introducing the 15-Minute City Project - 15minutecity
Exploring the 15-Minute City Concept and Its Potential for Communities of All Sizes – nlc
Paris 15 minute city - wri
نظر شما چیست؟
آیا فکر میکنید شهرهای ایران میتوانند به سمت مدل ۱۵ دقیقهای حرکت کنند؟ محله شما چقدر به این ایده نزدیک است؟ چه تغییراتی را دوست دارید در محل زندگیتان ببینید تا دسترسی به خدمات روزمره راحتتر شود؟